مقالات

ریسک در قرارداهای B.O.T

ریسک در قراردادهای و شناسایی و طبقه‌بندی و مدیریت ریسک‌ها

 

مقدمه:

دره پروژه زیر بنایی شناسایی و طبقه‌بندی و مدیریت ریسک‌ها بسیار با اهمیت است. به همین دلیل پیش از تقبل یک پروژه تمامی شرکت‌کنندگان در پروژه اعم از کارفرما و سازمان‌های دولتی ، بانی ، سرمایه‌گذار ، بهره‌بردار و … خواهان این می‌باشند که تمامی ریسک‌های مربوط به پروژه بخصوص ریسک در قراردادهای B.O.T و شناسایی و طبقه‌بندی و مدیریت ریسک‌ها زیر بنایی شناسایی و طبقه‌بندی گردد به‌علاوه مراحل مدیریت آن‌ها نیز تعیین گردد.به‌عبارت‌دیگر شناسایی و طبقه‌بندی صحیح ریسک‌ها در هر پروژه زیر بنایی کمک شایانی به مدیریت صحیح ریسک‌های پروژه خواهد بود.

صرف‌نظر از این‌که پروژه از طریق BOT ، ساختار یابد تأمین مالی گردد یا از طریق سایر روش‌ها ساختار آن شکل بگیرد ، تغییر چندانی در ماهیت ریسک‌ها به وجود نخواهد آمد ، تنها اختلاف اساسی در این است که در پروژه‌های BOT ، به علت مشارکت بخش خصوصی اعم از بانی ، سرمایه‌گذار ، بهره‌بردار و … ریسک‌های پروژه که در عرف قراردادهای عمرانی پروژه‌های زیربنایی بر عهده کارفرماست مابین بخش عمومی ) کارفرما( و بخش خصوصی (بانی) تقسیم می‌گردد.

در مورد ریسک‌های پروژه‌های BOT ، حکم کلی صادر کردن و نتیجه کلی گرفتن کاری بس دشوار است هر کشور میزبان سرمایه ، هر بخش از پروژه‌های زیربنایی و درواقع هر پروژه خاص ، ریسک‌های مخصوص به خود رادار است .اما صرف‌نظر از نوع محل و شرایط پروژه ریسک‌های پروژه را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

  1. 1. ریسک‌های رایج (کلی)
  1. ریسک‌های خاص پروژه

ریسک‌های رایج پروژه مستقل از نوع و محل و شرایط پروژه هست ولی ریسک‌های خاص پروژه بسته به شرایط و نوع محل اجرای پروژه ، فنّاوری مورداستفاده و … می‌توانند در مورد هر پروژه متفاوت باشند.در این تحقیق ریسک‌های پروژه BOT ، به دو بخش تقسیم‌شده‌اند.

در بخش اول ریسک‌هایی که تقریباً تمامی پروژه‌های BOT کم‌وبیش با آن درگیرند و در بخش دوم ریسک‌های ویژه‌ای که هر یک از انواع خاص پروژه‌های BOT درگیر آن می‌باشند که هر دو بخش موردبررسی قرار خواهند گرفت.

*ریسک‌های سیاسی:

ریسک‌های سیاسی به‌واسطه وجود پتانسیل رخدادهای سیاسی مانند جنگ ، انقلاب ، مصادره اموال ، اصلاح و بازنگری کدهای مالیاتی و هر قانون حکومتی دیگر است که می‌تواند بر روی سودآوری یک پروژه BOT تأثیر بگذارد.

اهمیت ریسک سیاسی به‌ویژه هنگامی مشخص می‌شود که قرار باشد پروژه‌های زیربنایی به روش BOT در کشورهای جهان سوم یا درحال‌توسعه به لحاظ موقعیت سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی اجرا شوند چراکه هر تغییر و دگرگونی در حکومت این کشورها می‌تواند بر روی سیاست این دولت‌ها و بالطبع بر تعهدات پروژه اثر بگذارد.ازجمله مهم‌ترین ریسک‌های سیاسی و حقوقی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف) مصادره ، سلب مالکیت و ملی کردن پروژه‌ها:

مصادره به دو صورت رخ می‌دهد:

۱- به‌صورت ناگهانی مانند ملی کرد صنایع و کارخانه‌ها

۲- به‌صورت تدریجی مانند تغییرات تدریجی در قوانین ، مالیات‌ها یا تعرفه‌ها پس از اتمام دوره ساخت پروژه ، به‌گونه‌ای که مالکیت پروژه به‌تدریج به‌واسطه این تغییرات مستمر در اختیار دولت قرار بگیرد.

ب) تغییر در قوانین:این ریسک شامل موارد زیر هست :

۱- اصلاح و تفسیر دوباره و تغییر هر قانون مصوب در کشور میزبان پس از تاریخ امضای قرارداد و واگذاری دوره حق امتیاز توسط دولت میزبان.

۲- تحمیل هر شرایط اساسی در ارتباط قوانین و تأییدات مربوط به پروژه با استفاده از قدرت دولتی در هر یک از دوره طراحی ، ساخت ، بهره‌برداری و…

ج) فساد دولتی:

فساد متکی است بر سوءاستفاده از قدرت قانونی ، حقوقی و سیاسی در جهت گرفتن هزینه‌های اضافی از بانی پروژه.

د) تأخیر در تصویب‌نامه‌ها:

ریسک تأخیر سبب بروز پیامدهای زیر شود :

۱- زمان بسیار زیادی از بانی پروژه را صرف کند.

۲- کل پروژه را به تأخیر اندازد.

۳- موفقیت‌آمیز بودن شیوه تأمین مالی پروژه را به مخاطره اندازد.

ذ) اعتبار و توانایی شرکت‌های داخلی کشور میزبان:

در یک پروژه BOT معمولاً بانی پروژه مجبور خواهد شد با برخی شرکت‌های داخلی کشور میزبان در بخش‌هایی مانند ساخت ، خرید محصولات و خدمات ، تدارک و تهیه ، بهره‌برداری ، وام ، تأمین تدارک و تهیه ، بهره‌برداری ، وام ، تأمین تدارک و تهیه ، بهره‌برداری ، وام ، تأمین بنابراین موفقیت یک پروژه BOT به‌نوعی بسته به اعتبار و توانایی این شرکت‌های داخلی نیز هست.

ه) مجموعه‌ای دیگر از ریسک‌های سیاسی:

از دیگر ریسک‌های سیاسی و حقوقی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد :

۱-حوادث سیاسی پیش‌بینی‌نشده مانند جنگ، شورش ، اعتصابات کارگری و …

۲-محدودیت‌های واردات و صادرات.

۳- عدم وجود سیستم قضایی–حقوقی مستقل ریسک اجرای قوانین مدون.

*ریسک‌های تجاری (مالی)

تأمین مالی پروژه‌های BOT معمولاً به میزان اعتبارات مجری یا حجم دارایی‌های فیزیکی پروژه بستگی ندارد بلکه به عملکرد مالی مورد انتشار از پروژه وابسته است. وام‌دهندگان به درآمده‌ای پروژه به‌عنوان منبعی برای بازپرداخت و دارائی‌های پروژه به‌عنوان تضمین وام‌های خود توجه می‌کنند. وام‌های پروژه‌های BOT معمولاً در ترازنامه شرکت‌ها قرار نمی‌گیرند.

* پروژه‌های BOT معمولاً” با هر نوع تأمین مالی Dept و Equity سرمایه‌گذاری می‌شوند.

* ساختار سرمایه‌ای در اکثر پروژه‌های BOT بر مبنای نسبت بالای بدهی به دارایی است.

مطالعات نشان می‌دهد که معمولاً تأمین مالی از طریق سهم آورده تنها ۱۰-۳۰ درصد از هزینه‌های کل پروژه را می‌پوشاند در حالیکه تأمین مالی از طریق وام برای۷۰-۹۰ درصد باقی‌مانده در نظر گرفته می‌شود. از آنجائی که نسبت D/E در پروژه‌های مختلف متفاوت است ، یک استراتژی عمومی این است که تا حد ممکن یعنی تا جایی که جریان نقدینگی پروژه نرخ مناسبی را برای بازگشت سرمایه سرمایه‌گذاران فراهم می‌کند ، تأمین مالی از طریق وام بکار گرفته شود.

اگرچه درصد پایین تأمین مالی از طریق سود سهام ( سرمایه‌گذاری سهام‌داران) ریسک بیشتری برای سودآوری پروژه و سود سهام ایجاد می‌کند. بنابراین نیاز به وجود یک بالانس مناسب بین سهم آورده و وام‌های دریافتی از وام‌دهندگان هست.

* موارد مطالعاتی نشان می‌دهد چندین معیار را می‌بایست در هنگام انتخاب استراتژی تأمین مالی پروژه‌های BOT موردتوجه قرارداد:

الف) در دسترس بودن منابع مالی.

ب) شرایط پروژه.

ج) ریسک‌های تجاری.

*در دسترس بودن منابع مالی :

در دسترس بودن وام‌دهندگان بالقوه و بازارهای سرمایه‌ای باید پیش از ارائه پیشنهاد مناقصه بررسی شود. جستجو در این مورد نباید به بازارها و وام‌دهندگان محلی محدود شود . مؤسسه‌های مالی بین‌المللی و سرمایه‌گذاری خارجی اغلب به دنبال چنین فرصت‌های سرمایه‌گذاری‌اند. بسیاری از آن‌ها مایل به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های BOT البته با انتظار بازگشت سرمایه بالا می‌باشند . بااین‌حال در مواقعی که هم منابع مالی محلی و هم منابع بین‌المللی در دسترس است .

شرکت‌های محلی به علت آگاهی بیشتر از شرایط محلی ممکن است ریسک‌های بیشتری را بپذیرند.

*شرایط پروژه:

شرایط پروژه شامل توانایی‌های مجری پروژه ، روابط کاری با شرکت‌های محلی و کارفرما ، درگیری‌های اداری ، مدت‌زمان امتیاز ، نیازهای قراردادی و نیازهای فنی است . از میان ویژگی‌های ذکرشده طول دوره امتیاز و نیز میزان درگیر کردن کارفرما در پروژه از مهم‌ترین پارامترها می‌باشند.

طولانی بودن دوره امتیاز سبب می‌شود بانی پروژه بتواند تأمین مالی با انعطافی را فراهم آورد و استراتژی‌های مالی مختلفی را پیش روی بانی پروژه قرار می‌دهد . اما از سوی دیگر طولانی بودن زمان دوره امتیاز می‌تواند سبب ایجاد ریسک‌های مالی و بازار شود .

درگیر نمودن کارفرما در پروژه‌ها می‌تواند به کاهش ریسک‌های تجاری کمک کند اما بیشتر دولت‌ها از درگیر شدن در اجرای پروژه اجتناب می‌نمایند به‌جز در کشورهای خاصی چون چین . البته از سوی دیگر درگیری مستقیم کارفرما در پروژه می‌تواند با بهره‌دهی پروژه در تضاد باشد و باعث کاهش عملکرد پروژه گردد.

*ریسک‌های تجاری:

ازجمله مهم‌ترین ریسک‌های مالی می‌توان به ریسک‌های ارزی ، تورم و نرخ بهره اشاره کرد .

ریسک کنترل ارز در اغلب کشورهای درحال‌توسعه بالاست به‌ویژه در آن‌هایی که تجربه نرخ تورم‌های بالایی رادارند. ریسک‌های مالی یک پروژه BOT به شرایط مالی کشور میزبان ، نحوه برخورد با آن در قرارداد و در دسترس بودن منابع مالی پروژه وابسته است.

*انواع ریسک تجاری:

ریسک تورم
ریسک نرخ بهره
موجود بودن ارز خارجی
نرخ تبدیل ارز
قابلیت انتقال ارز
قابلیت تبدیل ارز
ریسک‌های مرحله مناقصه

الف) ریسک عدم برنده شدن در مناقصه:

ریسک‌های مرحله مناقصه در قراردادهای BOT ازآن‌جهت حائز اهمیت‌اند که کلیه هزینه‌های مناقصه از مطالعات امکان‌سنجی گرفته تا تهیه اسناد مناقصه همه به عهده شرکت‌کننده در مناقصه است و دولت میزبان هیچ هزینه‌ای را در این مورد متحمل نمی‌شود بنابراین هزینه‌های مناقصه در قراردادهای BOT نسبت به سایر قراردادهای عمرانی بسیار بالاتر است و یکی از بخشه‌ای اصلی تشکیل‌دهنده هزینه پروژه هست. بدیهی است اگر شرکت پروژه در مناقصه برنده نشود هزینه‌های گزافی را متحمل خواهد شد .

ازجمله عوامل مؤثر در برنده شدن در یک مناقصه BOT می‌توان به موارد زیر اشاره کرد :

۱. شناسایی صحیح پروژه:
– پیش‌بینی دقیق نیازها.

– آگاهی از شرایط بخش خصوصی در کشور میزبان.

– شناخت شرایط مالی کشور میزبان.

قدرت کنسرسیوم
توانایی‌های فنی
تفاوت‌های بسته‌های مالی
تفاوت در ضمانت‌نامه‌ها
1- شناسایی صحیح پروژه:

یکی از عوامل مؤثر در برنده شدن در قراردادهای BOT این است که پروژه به‌طور صحیحی شناسایی و آغاز شود . دولت‌های کشورهای متعددی قراردادهای BOT را به‌عنوان روش اصلی خصوصی‌سازی خدمات عمومی اعلام نموده و لیست بلند بالایی از پروژه‌های موردنیاز خود را جهت شرکت بخش خصوصی اعلام نموده‌اند .

بنابراین بخش خصوصی در تهیه پیشنهاد‌ها خود باید در انتخاب پروژه صحیح بااحتیاط عمل کند. به چندین پارامتر در هنگام شناسایی پروژه می‌بایست دقت نمود :

الف – پیش‌بینی دقیق نیازها:

هر پروژه جهت اجرا می‌بایست دلیل و نیاز آشکاری داشته باشد .

ب – آگاهی از شرایط بخش خصوصی در کشور میزبان:

در یک مناقصه رقابتی برای پروژه‌های BOT ، مجری پروژه باید از برخی عوامل که در موفقیت پیاده‌سازی پروژه به‌عنوان یک پروژه خصوصی‌سازی شده نقشی دارند ، آگاه باشد. ازجمله این عوامل می‌توان به قوانین و روال‌های رایج در کشور میزبان ، تعداد و مشخصات مجریانی که به مناقصه دعوت می‌شوند وجود انگیزه‌های سیاسی ، بازارهای اصلی و … اشاره کرد. علاوه بر این عوامل ، پروژه باید ازلحاظ اقتصادی به نحو منطقی برنامه‌ریزی شود.

ج – شناخت شرایط مالی کشور میزبان :

نیازهای فوری همراه با کمبود بودجه دولت میزبان در پیگیری پروژه‌های زیربنایی که اهمیت بیشتری دارند نیروی مضاعفی را شکل می‌دهد که دولت را مجبور به پذیرش پیشنهاد‌ها بخش خصوصی می‌کند. اگر دولت میزبان بودجه کافی یا منابع مبادله خارجی کافی در اختیار داشته باشد ، این احتمال وجود دارد که علاقه زیادی به‌شتاب بخشیدن به خصوصی‌سازی پروژه‌های عمومی وجود نداشته باشد

*قدرت کنسرسیوم:

به‌منظور برنده شدن در مناقصات BOT می‌بایست کنسرسیومی از گروه‌های قدرتمند وجود داشته باشد. پارامترهایی که

سبب تشکیل این گروه قدرتمند می‌شوند عبارت‌اند از :

پشتکار ، عزم راسخ و توانایی بالا جهت مذاکرات طولانی.

یک گروه از سهامداران بین‌المللی و از رشته‌های مختلف.

علاوه بر مهارت‌های فنی و چند رشته‌ای و نیز چندملیتی بودن گروه ، گروه می‌بایست از اعضایی تشکیل‌شده باشد که توانایی مالی بالایی داشته باشند و قادر باشند هزینه‌های گزاف زمان مناقصه را بپردازند. ترکیب مناسبی از مهارت‌ها در تشکیل یک گروه قوی برای مطالعه نیازهای چندوجهی یک مناقصه BOT لازم است.

این نیازهای چندوجهی عبارت‌اند از : مطالعه اولیه تأثیر محیط ، مطالعه شرایط اجتماعی ، طراحی ، برنامه‌ریزی و بسته‌های مالی و … بنابراین به یک گروه با تخصص‌های گوناگون نیاز است و این گروه می‌بایست از ابتدا وجود داشته باشد .گروه اولیه سهامداران می‌توانند کوچک اما شامل افرادی باشند که بسیار کارآزموده و از شرکت‌های مشهور و خوش‌نام باشند و همچنین دارای مهارت‌های فنی و مهندسی لازم باشند .

3- توانایی‌های فنی:

توانایی‌های فنی بالا عامل مهم دیگرند که در برنده شدن مناقصه پروژه BOT اهمیت فراوانی دارند . یک طراحی فنی

باید با استفاده از فنّاوری روز تا حد ممکن ساده و کم‌هزینه باشد و بتواند نیازهای پروژه را برطرف نماید. این مسئله یک مزیت رقابتی میان پیشنهادهاست و داشتن این مزایا توجه دولت‌ها را به خود جلب می‌کند. عوامل مؤثر دیگر شامل مدت‌زمان ساخت کوتاه‌تر (تا دولت بتواند از مزایای ساخت پروژه سریع‌تر بهره‌مند گردد )، ملاحظاتی که در برخورد با محیط و امنیت عمومی هست.

علاوه بر موارد اشاره‌شده در بالا یک روش فنی ابتکاری ، مسلمان در رقابت امتیاز مهمی به‌حساب می‌آید و این موارد همچنین نشان می‌دهد که یک روش فنی ابتکاری می‌تواند یک بسته مالی درخور توجه را ممکن سازد.

4- تفاوت‌های بسته‌های مالی:

برخلاف قراردادهای متعارف عمرانی که به دلیل مشخص بودن نسبی جنبه‌های فنی ، عامل مؤثر در برنده شدن مناقصه جنبه‌های مالی است ، در قراردادهای BOT به دلیل مسئولیت شرکت‌کنندگان در مطالعات اولیه ، طراحی ، ساخت ، بهره‌برداری و … هم جنبه‌های مالی و هم جنبه‌های فنی موردتوجه قرار می‌گیرند.

سه عامل اصلی می‌تواند توجه کارفرما را به یک بسته مالی جذب نماید:

نسبت بالای وام به آورده( D/E ) (به‌صورت معقول )
مدت‌زمان امتیاز کوتاه
تفاوت در ضمانت‌نامه‌ها:
مطالعات صورت گرفته بر روی برندگان پروژه‌های BOT نشان می‌دهد که پیشنهادها برنده در هرکدام از موارد حداقل چند المان جدید و خطرپذیر را برای متمایز نمودن پیشنهاد خود از دیگران را برعهده‌گرفته‌اند. این یکتایی و منحصربه‌فرد بودن از ویژگی‌های بخصوص یا تضمین‌های بخصوصی در پیشنهاد نشئت می‌گیرد که باعث می‌شود آن پیشنهاد از مابقی پیشنهادها مجزا گردد.

در پروژه‌های BOT تضمین‌ها یا تضمین‌ها دو نوع‌اند :

آن‌هایی که توسط دولت تأمین می‌شوند.
آن‌هایی که توسط خود مجری تأمین می‌شوند.
ضمانت‌نامه‌ها و تضمین‌هایی که می‌توانند از طرف مجری باعث برجسته شدن پیشنهاد گردند عبارت‌اند از :

  • – افزایش ماشین‌آلات و تجهیزات دائمی
  • – پشتوانه کمکی در صورت بالاتر رفتن هزینه‌ها از مقدار پیش‌بینی‌شده
  • – نرخ ثابت سود
  • – سهیم کردن دولت در سواها و عایدی‌ها

یک پروژه BOT برای موفق شدن به‌شدت به پشتیبانی دولت نیازمند است. از سوی دیگر دولت‌ها تمایل چندانی به دادن تضمین یا تضمین به بخش خصوصی ندارند . بنابراین پیشنهاد‌هایی که حداقل تضمین‌ها را از دولت انتظار دارند بهترین پیشنهاد محسوب می‌شوند.

ب) ریسک بالا بودن قیمت برنده مناقصه:

از دیدگاه دولت نیز مرحله مناقصه بسیار پراهمیت است. عدم برگزاری یک مناقصه خوب می‌تواند به بالا بودن قیمت برنده مناقصه منجر شود و درنتیجه هزینه‌های پروژه را افزایش دهد گاهی نیز برگزاری یک مناقصه منجر به رد تمام پیشنهاد قیمت‌های مناقصه گران می‌شود که درنتیجه دولت را مجبور می‌کند تا هزینه بیشتری را متحمل شده و برگزاری مناقصه دیگری را تدارک ببیند . ازجمله دلایل دیگری که می‌تواند منجر به بالا رفتن قیمت برنده مناقصه گردد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد :

۱.عدم رقابت مؤثر بین شرکت‌کنندگان

احتمال تبانی بین شرکت‌کنندگان در مناقصه
ضعف دولت و مشاور در ارزیابی و برآورد دقیق پروژه
معلوم نبودن مقادیر مارها و شرایط پروژه به‌طور دقیق
*ریسک‌های ساخت و تکمیل:

قسمت عمده منابع مالی ، در مرحله ساخت بکار گرفته می‌شود و به همین خاطر ریسک‌ها در این مرحله بالا هستند.دولت و همچنین وام‌دهندگان به علت اینکه نمی‌توانند بر فرایند ساخت کنترل چندانی داشته باشند، به‌ندرت ریسک‌های ساخت و تکمیل را تقبل می‌کنند و این ریسک‌ها توسط شرکت پروژه ، بانیان و پیمانکاران سازنده تحمل می‌شوند.

مهم‌ترین ریسک‌های ساخت و تکمیل عبارت‌اند از :

ریسک عدم تکمیل پروژه
ریسک تأخیر در تکمیل
ریسک افزایش هزینه
ریسک عدم رعایت معیارهای کمی و کیفی در حین ساخت
ریسک عدم دسترسی به سایت پروژه
ریسک‌های فارس ماژول در دوره ساخت
تجربه و توانایی پیمانکار

۱٫ریسک عدم تکمیل پروژه:

در حالتی که پروژه به تکمیل نرسد ، امکان اتلاف سرمایه‌هایی که تاکنون صرف ساخت پروژه شده است بسیار زیاد است به همین دلیل دولت میزبان و وام‌دهندگان پروژه ، از بانیان پروژه نسبت به تکمیل پروژه تضمین‌های محکمی طلب می‌کنند.پروژه ممکن است به دلایل مختلفی از عیوب طراحی و فنی گرفته تا مسائل و مشکلات مدیریتی بانیان پروژه یا مشکلات مالی یا تغییرات در قوانین دولتی تکمیل نشود .

2- ریسک تأخیر در تکمیل:

عدم تکمیل ساخت پروژه در موعد زمانی مقرر ازجمله ریسک‌های رایج در مرحله ساخت پروژه‌های زیربنایی است. در صورت تأخیر در خاتمه پروژه ، هزینه بهره افزایش‌یافته و درنتیجه هزینه انجام کار به نحوی بالا می‌رود که در جریان نقدینگی پروژه قبلاً پوشش داده نشده است .بنابراین تأخیرت طولانی در ساخت، باعث تحلیل منابع مالی پروژه شده و به بازگشت سرمایه آسیب وارد خواهد کرد.

۳٫ریسک افزایش هزینه:

رایج‌ترین مسئله‌ای که تکمیل پروژه را با خطر مواجه می‌کند افزایش پیش از حد هزینه‌هاست. در اکثر پروژه‌های زیربنایی این مسئله به وقوع می‌پیوندد.اگر هزینه‌ها ازآنچه در طرح تأمین مالی در نظر گرفته‌شده به‌طور عمده تجاوز کند بر روی نرخ بازگشت سرمایه تأثیر خواهد گذاشت و اگر نتوان آن‌ها را تأمین مالی کرد حتی ممکن است منجر به توقف پروژه گردد. وام‌دهندگان پروژه بر روی ایجاد تعهد تأمین مالی ذخیره (اعتبارات احتیاطی) به‌عنوان بخشی از بسته تأمین مالی اولیه اصرار می‌ورزند .

علاوه بر در نظر گرفتن اعتبارات ذخیره، برای کاهش ریسک افزایش هزینه ضروری است که امکان افزایش هزینه‌ها و احتمال آن در تخمین هزینه اولیه مدنظر قرار گیرد.

۴٫ریسک عدم رعایت معیارهای کمی و کیفی در حین ساخت:

پس از اتمام عملیات ساخت ، پروژه می‌بایست ازنظر برآورده ساختن معیارهای کمی و کیفی موردنظر ، مورد ارزیابی و آزمایش قرار گیرد. عدم موفقیت پروژه در برآورده ساختن این نیازها ، بقای پروژه را با خطر مواجه خواهد کرد. عموماً پیمانکار سازنده و شرکت پروژه مسئولیت پذیرش این ریسک را بر عهده می‌گیرند. البته در قراردادهای فی‌مابین باید مسئولیت و نحوه ارزیابی و آزمایش‌ها موردنیاز و همچنین صدور گواهی‌های تکمیل و تحویل کار مشخص باشد.

۵٫ریسک عدم دسترسی به سایت پروژه:

در اکثر پروژه‌های زیربنایی دسترسی به سایت پروژه به‌منظور اجرای پروژه از معضلات دوره ساخت هست و اکثر مجریان پروژه در طول دوره ساخت با چنین معضلاتی دست به گریبان‌اند.مثلاً در پروژه‌هایی مانند شبکه‌های بزرگراهی و راه‌های ارتباطی به علت پراکندگی و گستردگی حجم عملیات ساخت زمینه‌ای بسیاری در محدوده عملیات ساخت قرار می‌گیرد.دسترسی به این زمین‌ها و تصرف آن‌ها برای عملیات ساخت درعین‌حال که ضروری هست متضمن مسائل عدیده مالی و حقوقی است.

۶٫ریسک‌های فارس ماژول در دوره ساخت:

جنگ ، انقلاب‌ها ، اعتصاب‌های عمومی ، شیوع بیماری‌های واگیردار ، زلزله ، سیل ، آتش‌سوزی‌های دامنه‌دار و مهارنشدنی ، طوفان و حوادث مشابه خارج از کنترل دو طرف پیمان BOT که در منطقه اجرای کار به هنگام پروژه رخ دهد و ادامه کار مجری پروژه را ناممکن سازد حوادث قهری نامیده می‌شود.

تبعات ناشی از این ریسک شامل خسارات واردشده باکار ماشین‌آلات و کارکنان می‌بایست در هنگام مناقصه کاملاً واضح و مشخص باشد. وقوع هریک از وقایع قهری فوق می‌تواند منجر به ریسک‌های دیگر ساخت همچون ریسک عدم تکمیل پروژه ، تأخیر در تکمیل پروژه و افزایش هزینه‌های ساخت گردد.

تجربه و توانایی پیمانکار:
تجربه اجرای پروژه‌های مشابه ازلحاظ ساخت توسط مجری درگذشته و نیز میزان توانایی‌های فنی و مهندسی در طول دوره ساخت ازجمله ریسک‌های مربوط به این دوره هست.دارا بودن این دو پارامتر کمک شایانی است به کاهش کلیه ریسک‌های موجود در دوره ساخت.

*ریسک‌های بهره‌برداری

ریسک‌های بهره‌برداری را معمولاً بانیان و شرکت پروژه برعهده‌گرفته می‌گیرند. ممکن است آنان از طریق یک توافقنامه شرکت بهره‌بردار این ریسک‌ها را به پیمانکار بهره‌برداری منتقل کنند.

وام‌دهندگان به علت این‌که در بهره‌برداری پروژه دخالت مستقیم ندارند و نیز بازپرداخت اقساط وام آنان از طریق تولید محصول یا ارائه خدمات در طول دوره بهره‌برداری صورت می‌گیرد ، اصرار دارند که او لا ریسک‌ها بین شرکا آن‌چنان توزیع شوند که هیچ‌یک از آن‌ها  ریسکی که توانایی کنترل آن‌ها ندارند قرار نگیرند و ثانیه مسئولیت‌ها چنان تخصیص داده شود که هر بخش درگیر در آن ، انگیزه قوی برای انجام وظایفش به بهترین نحو را داشته باشد.

ممکن است آنان خواستار ارائه بیمه برای پوشش خسارت و نواقص تسهیلات پروژه و همچنین ارائه بیمه مسئولیت توسط شرکت پروژه و پیمانکار بهره‌بردار باشند. در برخی موارد وام‌دهندگان به ایجاد حسابی به‌منظور نگه‌داری درآمده‌ای پروژه در طول دوره بهره‌برداری و بازپرداخت مستقیم اقساط از آن حساب پافشاری می‌نماید.

ازجمله ریسک‌های بهره‌برداری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • – ریسک عدم رعایت معیارهای کمی و کیفی در حین بهره‌برداری.
  • – ریسک عدم موفقیت در تمدید مجوزها.
  • – ریسک‌های فارس ماژول.
  • – تجربه و توانایی مجری.
  • – نگهداری.

*ریسک‌های عملکرد پروژه :

در طول عمر پروژه از مرحله ساخت گرفته تا مرحله بهره‌برداری ، بسیاری از مسائل وجود دارد که عملکرد پروژه را با خطر مواجه می‌کند. این خطرات به دلیل این‌که کارایی پروژه و درنتیجه تولید درآمد پروژه را با مشکل مواجه می‌کند هم از دیدگاه دولت میزبان و هم از دیدگاه وام‌دهندگان و بانیان و دیگر شرکای پروژه قابل‌توجه و دارای اهمیت می‌باشند. بسیاری از این ریسک‌ها مختص تنها یک دوره از فعالیت پروژه نیست و در طول عمر پروژه)از مرحله ساخت تا بهره‌برداری(این مخاطرات وجود دارد.

مهم‌ترین ریسک‌های عملکرد پروژه عبارت‌اند از :

  • – ریسک تأمین مواد خام
  • – ریسک تعهد بانیان پروژه
  • – ریسک قابلیت فنّاوری
  • – ریسک انتقال فنّاوری
  • – ریسک عملکرد مدیریت:
  • الف( پذیرش ریسک‌های محاسبه‌شده پروژه
  • ب( حسن نیت در برخورد با دولت میزبان
  • – زیرساخت‌های موجود
  • – ریسک پروژه‌های رقیب

*ریسک تأمین مواد خام:

عدم تأمین به‌موقع مواد اولیه موردنیاز پروژه چه در مرحله ساخت و چه در مرحله بهره‌برداری ازجمله خطراتی است که مجری پروژه با آن روبروست . این ریسک به سه جزء حجم مواد موردنیاز ، کیفیت آن‌ها و قیمت مواد اولیه تقسیم می‌شود. برای کاهش این ریسک معمولاً بانیان پروژه با تأمین‌کنندگان مواد اولیه و مصالح خام وارد قراردادهایی می‌شوند که تهیه طولانی‌مدت مصالح و مواد خام اساسی باکیفیت و کمیت مناسب و قیمت‌های پایدار را تضمین می‌کند.

*ریسک تعهد بانیان پروژه:

شایستگی بانیان پروژه از مهم‌ترین مواردی است که موردتوجه دولت میزبان و وام‌دهندگان پروژه است. تعهد بانی در محله نخست نشان‌دهنده میزان صداقت بانی است و این‌که بانی پروژه به دنبال منافع و سود سریع نیست و دوم این‌که تعهد عاملی در جهت رفع نگرانی‌های دولت در مورد پروژه موردنظر است. این نگرانی‌ها می‌تواند شامل تصاحب شرکت‌های محلی توسط شرکت‌های خارجی ، گرفتن بهای گزاف برای محصولات و خدمات و … باشد.

*ریسک قابلیت فنّاوری:

در صورتی فنّاوری مورداستفاده در اجرای پروژه‌های BOT قدیمی، فرسوده و یا فاقد کارایی لازم باشد مشکلاتی را در طول دوره امتیاز و پس‌ازآن متوجه بانی و کارفرما خواهد ساخت. این ریسک به‌ویژه در زمان بهره‌برداری پس‌ازآن مالکیت پروژه به کارفرما اهمیت می‌یابد. بنابراین کارفرما خواهان این خواهد بود که ضمن نظارت دقیق در طول دوره ساخت و بهره‌برداری در مورد قابلیت فنّاوری پروژه ، تضمین‌هایی در این مورد نیز از مجری طرح دریافت دارد.

*ریسک انتقال فنّاوری:

از دیگر دغدغه‌های دولت‌ها این است که پس از خاتمه قرارداد و انتقال پروژه به دولت آیا فن چنین پروژه‌هایی نیز به کشور سرمایه پذیر منتقل‌شده است و آیا دولت میزبان می‌تواند در پروژه‌های مشابه این فنّاوری را بکار بندد ؟ در این زمینه مسائل و مشکلات زیادی وجود دارند. این ریسک و ریسک قابلیت پروژه ازجمله ریسک‌های عملکرد پروژه می‌باشند که مستقیماً متوجه کارفرما خواهد بود و کارفرما جهت مقابله با آن‌ها باید تمهیداتی بیندیشد.

*ریسک عملکرد مدیریت:

مدیریت یک عامل بحرانی برای موفقیت پروژه است خصوصاً هنگامی‌که پروژه در بخشی اجرا و به بهره‌برداری می‌رسد که به‌طورکلی برای دولت میزبان تازگی دارد.به‌طورکلی عملکرد مدیریت را در دو بخش می‌توان بررسی کرد :

*پذیرش ریسک‌های محاسبه‌شده پروژه:

در پروژه‌هایی که از طریق قراردادهای سنتی منعقد می‌شوند معمولاً اکثر ریسک‌ها به عهده کارفرماست . اما در قراردادهای BOT این ریسک‌ها بین کارفرما و بانی پروژه تقسیم می‌گردند.بانی پروژه می‌بایست ریسک‌هایی را که نسبت به کارفرما شرایط بهتری برای تحمل آن دارد بپذیرد و ضمن پذیرش با محاسبه هزینه پذیرش ریسک‌ها در هنگام مناقصه این هزینه‌ها را دربسته مالی خود اعمال نماید.

*حسن نیت در برخورد با دولت میزبان:

این پارامتر به‌ویژه در مورد کشورهای جهان سوم و کشورهای درحال‌توسعه اهمیت پیدا می‌کند ، چون در این کشورها هم مفهوم BOT و هم شرکت‌های خارجی واحدی برای دولت‌ها جدید است.بنابراین بانیان پروژه‌های BOT باید به نحوی حسن نیت خود را به دولت میزبان نشان دهند و سعی نمایند از طریق بردباری و فهم موقعیت دولت‌ها و احترام ، اعتماد آن‌ها را جلب کنند. سپس به‌تدریج ویژگی‌های اساسی پروژه‌های BOT را آموزش دهند و ارتباط بلندمدتی را با آن‌ها از طریق پروژه‌های BOT متوالی ایجاد کنند.

*زیرساخت‌های موجود:

درصورتی‌که ساخت تسهیلات و زیرساخت‌های مربوط به پروژه‌های BOT مانند راه‌های دسترسی در یک پروژه بزرگراه ، ایستگاه‌های توقف در یک پروژه راه‌آهن ، و یا خطوط انتقال در یک پروژه نیروگاهی در قرارداد BOT پیش‌بینی‌نشده باشد ، یا در اختیار پیمانکار دیگری باشد ، هرگونه تأخیر در ساخت و تکمیل این زیرساخت‌ها نسبت به تکمیل پروژه اصلی ، بهره‌برداری پروژه را با خطر روبرو می‌کند. ریسک‌های مربوط به زیربناهای موجود به‌ویژه در مورد پروژه‌های فراملی می‌تواند بالا باشد.

*ریسک پروژه‌های رقیب:

به هنگام گرفتن امتیاز قرارداد BOT توسط بانیان پروژه آن‌ها می‌بایست توانایی لازم برای گرفتن انحصار تقریبی در فراهم‌سازی خدمات و یا محصولات را داشته باشند. در غیر این صورت در طول دوره بهره‌برداری مشکلات عمده‌ای متوجه بانیان خواهد شد. زیرا در بسیاری از پروژه‌های زیربنایی ، محصول یا خدمات پروژه قابل صدور به خارج از کشور میزبان نیست لذا در رقابت با پروژه‌های موجود یا پروژه‌هایی که در آینده اجرا خواهد شد بسیار ضربه‌پذیر می‌باشند. به‌عنوان مثال‌هایی در این مورد می‌توان از اثرات جاده‌های غیر عوارضی در محوری که بزرگراه جدید عوارضی ساخته می‌شود و یا ساخت نیروگاهی توسط دولت در منطقه‌ای که یک نیروگاه توسط شرکت پروژه ساخته‌شده و در حال بهره‌برداری است و یا نهایتاً پرداخت یارانه توسط دولت جهت عرضه خدمات مشابه را نام برد.

*ریسک‌های بازار:

*ریسک‌های بازار شامل ریسک تقاضا و ریسک قیمت هست. ریسک تقاضا درجه عدم اطمینان از تقاضا برای محصول یا خدمات فراهم‌شده از تکمیل پروژه است. تغییرات در تقاضای محصولات و خدمات پروژه و نیز کیفیت تحلیل بازار و پیش‌بینی عوامل مؤثر بر آن بر درآمدزایی پروژه تأثیر خواهد گذاشت.

* ریسک قیمت ، قیمتی است که درنهایت و به‌طور واقعی برای محصول یا سرویس پرداخت می‌شود. قیمت ممکن است به‌وسیله کارفرما تعیین شود و یا رقابتی باشد.

* ازآنجاکه تأثیرات ریسک‌های تقاضا و قیمت بر یکدیگر بسیار بالاست نمی‌توان این دو را از یکدیگر جدا و راه‌کارهای متفاوتی برای مقابله آن داد مثلاً در پروژه‌هایی که تک‌محصولی‌اند و قیمت محصول و خدمات آن‌ها نیز در حال نوسانات گسترده‌ای است نسبت به تغییرات تقاضا به‌طورجدی تر آسیب‌پذیر می‌باشند و ازاین‌رو لازم است تا خود را در مقابل ریسک قیمت محصولات محافظت کنند.

*ریسک‌های ویژه:

بخش نیروگاهی:

  • – بازپرداخت وام خارجی
  • – محدودیت در واردات تجهیزات و قطعات نیروگاهی
  • – محدودیت در واردات مواد خام
  • – نوسان تقاضا برای نیروی تولیدشده
  • – مشکلات در جمع‌آوری درآمد
  • – اتصالات غیرقانونی در سیستم پخش( سرقت نیرو )
  • – نقصان توزیع نیرو
  • – کاهش تعرفه برای رقابت
  • – موقعیت نیروگاه) ناکافی بودن تسهیلات حمل‌ونقل(
  • – مشاجرات زیست‌محیطی
  • – نوسان هزینه و دسترسی به سوخت
  • – تأخیر در ساخت زیرساخت‌های توزیع نیرو
  • – ازکارافتادگی درازمدت قطعات و تجهیزات در جریان بهره‌برداری
  • – انقضاء قرارداد خرید
  • – محدودیت‌های دولتی در سوم تعرفه و نرخ بازگشت

*بخش حمل‌ونقل جاده‌ای:

  • – عدم‌کفایت حجم تعرفه
  • – رقابت با سایر جاده‌های موجود در همان مسیر
  • – محدودیت بر روی سطوح عوارض و افزایش قیمت‌ها
  • – افزایش هزینه‌های ساخت
  • – تأخیر در ساعت
  • – مشاجرات مربوط به‌حق عبور
  • – ضرورت اندازه‌گیری مینیمم تأخیر احداث جاده بر رفت‌وآمد عمومی
  • – تأخیر در دیگر پروژه‌های وابسته به این جاده
  • – درآمدهای پروژه

*بخش حمل‌ونقل (تونل ):

  • – ریسک‌های زمین‌شناسی
  • – ایمنی در اجرای کار
  • – ریسک‌های سلامتی مربوط به هوای تونل در طول دوره اجرا
  • – تأخیرت مربوط به آتشباری
  • – پایداری دیواره‌ها و سقف تونل
  • – حوادث مربوط به ترافیک

*بخش حمل‌ونقل (پل):

  • – محدودیت برای رفت‌وآمد کشتی‌ها
  • – شرایط آب و هوایی
  • – رقابت با خطوط جایگزین

*بخش حمل‌ونقل(راه‌آهن):

  • – طولانی شدن دوره آزادسازی زمین
  • – تأخیر در دیگر پروژه‌های وابسته
  • – پیچیدگی‌های مربوط به تغییر مکان خدمات شهری موجود
  • – کنترل سطح تعرفه(پول بلیت)
  • – رقابت با بخش حمل‌ونقل جاده‌ای
  • – مشاجرات زیست‌محیطی
  • – قیمت بالای لوکوموتیوها ، واگن‌ها و دستگاه‌های کنترل

*بخش حمل‌ونقل )فرودگاه(:

  • – رقابت با دیگر فرودگاه‌ها
  • – رونق مسیر بین‌المللی یا ناحیه‌ای
  • – رونق صنعت توریسم
  • – مسائل امنیتی
  • – اتصال به دیگر تسهیلات حمل‌ونقل
  • – گسترش فرودگاه

*بخش حمل‌ونقل (اسکله):

  • – ظرفیت پذیرش
  • – شرایط اقتصادی و تجارت
  • – ریسک‌های سیاسی ( مسائل امنیتی )
  • – کنترل سطح تعرفه

*صنایع نفتی:

  • – قرارداد خرید نفت و گاز
  • – نشت لوله‌ها
  • – عدم پرداخت مطالبات
  • – تعرفه‌های کنترل‌شده
  • – قوانین زیست‌محیطی

*مخابرات:

  • – رقابت
  • – تحقیقات اولیه با هزینه‌های بالا
  • – محدودیت‌های ایجادشده به‌وسیله اپراتور شاغل
  • – هزینه‌های اضافی و مشکلات در هماهنگ شدن با شبکه
  • – کاغذبازی (بوروکراسی) در صدر مجوزهای لازم.

 

 دانلود کامل مقاله

وبلاگ فرتاک ویژن

لیست پروژه های فرتاک ویژن

 

تنظیم کننده و گردآورنده : شرکت فرتاک ویژن

 


مطالب مرتبط

دیدگاه (0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Buttonتماس با ما